سه‌شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۰
کد خبر: 377801

وقتی بره‌ای در بهار به دنیا می‌آید، شیر مادر اول از همه برای اوست و اگر شیر مازادی وجود داشت برای سایر موارد، مورد استفاده قرار می‌گیرد. بدین‌ترتیب آب یک رودخانه هم اول از همه مال خود رودخانه است. آب رودخانه زاینده‌رود برای این نیست که در کشاورزی یا صنعت از آن استفاده شود. اگر آب اضافه بود، می‌شود آن را در جاهای دیگر خرج کرد. آب زاینده‌رود باید جریان داشته باشد تا تالاب معروف گاوخونی باقی بماند.

«آب» چطور «بحران» شد؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از اطلاعات، در کشور ما به‌جز شهرهای حاشیه دریای مازندران، بیشتر مناطق خشک یا نیمه‌خشکند. رودخانه‌ها در کشور ما فصلی‌اند؛ با همه این‌ها نوع رفتار ما با آب در جهان مثال زدنی است.

در روزگاری پیش از این، آب رودخانه‌ها گواراترین آب برای نوشیدن بود. حریم رودخانه‌ها در شهرها و روستاها حرمت داشت و در کناره آن‌ها بنایی ساخته نمی‌شد. هر غروب‌، زنان و دختران جوان با ظرف‌های زیبای مسی به کنار رودخانه می‌رفتند و آن‌ها را پر از آب می‌کردند و با گذاشتنشان روی سر، نمایشی از رنگ و زیبایی می‌آفریدند.

با آمدن آب لوله‌کشی به شهرها در جای جای کوچه‌ها و خیابان‌ها جایگاه آب نوشیدنی طراحی شده بود و با فشار یک دکمه، آب موردنیاز خود را دریافت می‌کردید. در خیابان‌های شلوغ و پر رفت‌وآمد شهرها بعضی از دکان‌داران در کنار مغازه خود، جایگاه مخصوص آب خنک جانمایی کرده بودند که جامی فلزی با زنجیر به آن وصل می‎شد تا هر لب‌تشنه‌ای که از آنجا عبور می‌کرد بتواند جرعه‌ای آب بنوشد.

اما آرام‌آرام جایگاه‌های آب نوشیدنی که آب را مجانی در اختیار مردم می‌گذاشتند برچیده شدند. مغازه‌داران هم جایگاه آب خنک خود را جمع کردند، چون نوشیدن آب دیگر رایگان نبود. آب‌های نوشیدنی به نام آب‌معدنی، آب چشمه و ... داخل بطری رفتند و آب ایستا جایگزین آب‌های جاری شد.

آب تهران یکی از نوشیدنی‌های گوارا به زلالی آب باران بود اما همان‌گونه که آب‌های رودخانه‌ها دیگر قابل نوشیدن نیستند، آب تهران هم دیگر به زلالی آب باران نیست.

تازه‌ترین نشست از سلسله نشست‌های ایران فرهنگی با موضوع «فرهنگ مصرف آب» در شهریورماه سال جاری در محل بنیاد علمی و فرهنگی دکتر فرهود برگزار شد.

همزیستی با منابع حیاتی

سیداحمد محیط طباطبایی، پژوهشگر حوزه میراث فرهنگی و رئیس ایکوم (شورای بین‌المللی موزه‌ها) درباره باور و فرهنگ مردم ایران در ارتباط با آب می‌گوید: از نظر فرهنگی بین ما و سایر کشورها در مفهوم آب تفاوت‌هایی وجود دارد. کلمه آب برای ما معنی و رنگ پاکی، زندگی و حیات را دارد اما کلمه water در انگلیسی این معنا را با خودش به همراه نمی‌آورد. آب، آبادی و حیات را در سرزمین ما رقم زده و آن چیزی که از سکونت در کنار آب برای ما باقی مانده، نوع تفکر و اندیشه‌ای است که ایرانیان درباره آب داشتند و نتیجه آن تفکر، رفتاری بود که طی سده‌ها بدان عمل کردند.

در کشور ما به‌جز شهرهای حاشیه دریای مازندران، بیشتر مناطق خشک یا نیمه‌خشکند. رودخانه‌ها در کشور ما فصلی‌اند؛ یعنی ما رودخانه‌ های پرآبی مثل نیل یا دجله و فرات نداریم. با همه این‌ها ما با منابع حیاتیمان همزیستی می‌کنیم و نوع رفتار ما با آب به لحاظ فناوری و نوع بهره‌برداری از آن در جهان مثال‌زدنی است، یعنی می‌بینیم که چگونگی استفاده از آب، جزو اندیشه و باورهای دینی ما قرار می‌گیرد. از طریق آن باورها می‌شود آب را حفظ کرد. آب در همه ادوار در سرزمین ما دارای الهه و خدایی بوده و چشمه‌ها همانند معابد نباید آلوده می‌شـدند.

فراموشی نسبت به رفتار تاریخی

این پژوهشگر حوزه میراث فرهنگی می‌گوید: طی قرن گذشه و به‌خصوص در دهه‌های اخیر، مردم ما دچار نسیان و فراموشی نسبت به رفتار تاریخشان شدند و درواقع آنچه پیش از این در مدیریت منابع آبی انجام می‌دادیم دیگر انجام نمی‌شود.

بهتر است به این نکته اشاره کنم وقتی بره‌ای در بهار به دنیا می‌آید، شیر مادر اول از همه برای اوست و اگر شیر مازادی وجود داشت برای سایر موارد، مورد استفاده قرار می‌گیرد. بدین‌ترتیب آب یک رودخانه هم اول از همه مال خود رودخانه است. آب رودخانه زاینده‌رود برای این نیست که در کشاورزی یا صنعت از آن استفاده شود. اگر آب اضافه بود، می‌شود آن را در جاهای دیگر خرج کرد. آب زاینده‌رود باید جریان داشته باشد تا تالاب معروف گاوخونی باقی بماند. شهر اصفهان با حفظ آب زاینده‌رود بود که در دوره صفویه پایتخت شد. امروز با خشک شدن تالاب گاوخونی، این تالاب مرکز ریزگردهایی است که به طرف قم و تهران می‌آیند. اگر حفاظت از میراث با احداث مترو در اصفهان مخالفت می‌کند، فقط به خاطر بناهای تاریخی نیست بلکه به خاطر حیات یک شهر است.

سیداحمد محیط طباطبایی تأکید می‌کند: آب رودخانه برای خود رودخانه مهم‌تر از آن است که این آب را تبدیل به محصول کشاورزی بکنیم و زمین‌های اطراف آن را در معرض خطر قرار دهیم. متأسفانه فرونشست زمین در این منطقه (اصفهان) از همه جای ایران بیشتر است.

آب‌های زیرزمینی

رئیس شورای بین‌المللی موزه‌ها خاطرنشان می‌کند: ما یاد گرفته بودیم که در سرزمینمان از سود آب استفاده کنیم و هیچ‌وقت سرمایه آب را مصرف نمی‌کردیم. سود آب،یعنی آب حاصل از برف و باران را به زیرزمین مانند قنات، کاریز و آب‌انبار... هدایت می‌کردیم اما به‌تدریج می‌رسیم به زمانی که در سال ۱۳۳۴ در رباط‌کریم جشن احداث اولین چاه عمیق برگزار می‌شود (فیلمش موجود است). برای آبی جشن می‌گرفتند که مال آن‎ها نبود، مال آینده و نسل‌های بعدی بود. آب‌های زیرزمینی، یعنی سرمایه اصلی توسط این چاه‌های عمیق خارج می‌شدند که بعد از انقلاب هم نه‌تنها از تعدادشان کاسته نمی‌شود بلکه بیشتر هم می‌شود و به‌قدری بالا می‌رود که تمام قنات‌ها و سرمایه‌های زیرزمینی کشور را خشک می‌کند.

ما آبی را مصرف کردیم که طی صد یا هزار سال جمع نشده بود بلکه سابقه‌ای طولانی داشت، درنتیجه با بحران کمبود آب مواجه شده‌ایم اما همچنان داریم این سرمایه را تخریب می‌کنیم. کویر داخلی سرزمین ما یک کویر زنده به شمار می‌آمد و در بهار با یک باران بهاری سبز می‌شد، چون زیر آن برخلاف صحرای عربستان یا صحراهای بزرگ جهان، آب بود اما با نادیده گرفتن مدیریت آبی که سابقه تاریخی درخشانی داشت، محیط‌زیستمان را دستخوش تهدید و تخریب کردیم.

حافظه تاریخی ده‌هزارساله

آقای محیط طباطبایی با بیان این‌که سرزمین ما ده‌هزار سال سابقه تاریخی در مدیریت آب دارد می‌افزاید: ما این سابقه را گذاشتیم کنار و رفتیم در جاهایی که نباید سد ‌زدیم و در جاهایی که نباید آب را از زیرزمین درآورد، همین کار را کردیم و در همه‌جا فقط به‌دنبال گذران امروزمان بودیم. کسانی که با میراث فرهنگی و محیط زیست سر دشمنی دارند، آدم‌هایی هستند که فردا را نمی‌خواهند و به فکر بچه‌ها و نسل‌های آینده این سرزمین نیستند. در همین انتخابات اخیر ریاست جمهوری هیچ‌کس راجع به محیط‌زیست و میراث فرهنگی صحبتی به‌میان نیاورد، چون خریداری ندارد.


من به‌عنوان یک فعال محیط‌زیستی می‌گویم تمام آب‌فشانه‌های کافه‌ها باید جمع شوند و آب زاینده‌رود نباید برای کشاورزی مصرف شود. اگر از من سؤال شود کدام خیابان تهران، غم‌ انگیزترین خیابان و نماد بی‌خردی است، می‌گویم اتوبان مدرس. ما در شهر تهران آن‌قدر آب نداریم که فضای سبز درست کنیم، آن‌وقت جایی را شبیه مازندران درست کرده‌ایم! اینجا باید شبیه تهران باشد، نه جاهای دیگر. من نمی‌فهمم در یک شهر نیمه‌خشک مثل تهران، دریاچه خلیج‌فارس یعنی چه؟ انگار آب را زیر ذره‌بین و جلوی آفتاب گذاشته‌ایم تا تبخیر شود. گذشتگان ما آب را می‌بردند زیرزمین تا از بین نرود، حالا ما آن را می‌گذاریم جلوی آفتاب تا از بین برود!

جامعه‌ ای که سختی‌های زیادی را پشت‌سر گذاشته، در ۴۰ سال اخیر به یکی از رفاه‌طلب‌ترین جوامع دنیا بدل شده است؛ جامعه‌ای که حاضر نیست تابستان عرق کند و زمستان سرما بخورد!

همین مردم به چشمه آب می‌گفتند «آناهیتا» تا از آلودگی در امان بماند و با آمدن اسلام هم گفتند «چشمه علی» تا آلوده نشود. امروز می‌گویند اصلا چشمه یعنی چه؟ آب را بردند داخل بطری و با تبلیغات بسیار همه را ترغیب کردند که آب بطری بهتر است.

زمانی می‌پرسیدند شما چرا فلان محصول را وارد می‌کنید؟ در جواب می‌گفتند با وارد کردن این محصول، درواقع آبمان را ذخیره می‌کنیم اما درحال حاضر ما سرمایه آبمان را استفاده کرده و بحرانی را به‌وجود آورده‌ایم که به سود آیندگان نیست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha